چرا پزشکان دیگر پزشکی نمیکنند؟
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۳۱۴۸۰
به گزارش «تابناک» به نقل از دنیای اقتصاد، پزشکی هم با آن همه کبکبه و دبدبهاش دیگر صرف نمیکند و بازار ندارد. رشتهای که روزی روزگاری شغل اول همه بچهها بود، حالا آنها که «دکتر» شدهاند سر نخواستنش دعوا دارند. حالا دکترها مدرکشان را قاب میکنند و جای جراحی و نسخهنویسی معمولی، یا مهاجرت میکنند به امارات، میروند به کویت، میروند به قطر، میروند به اروپا، یا همین جا، بوتاکس میکنند و فیلر میزنند و نخ میکشند و چند برابر ویزیت زبان کوچک ته حلق و جراحی آپاندیس پول درمیآورند و بازارشان سکه میشود و اسکناس چاپ میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این میان ما میمانیم که چند صباح دیگر یا باید از درد بمیریم یا برویم در کشوری زبان نفهم، چاقو به تن و بدنمان بزنیم و بیاییم. زار و زندگیمان را باید بفروشیم برای یک آپاندیس یا آنژیوی قلب. خطر بیپزشک شدن بیخ گوشمان است. اینروزها ماماها مطب باز نمیکنند و پزشکان عمومی هم بیخیال آن شدهاند. همین روزهاست که درد از تکتک دیوارهای شهر بیرون بزند و درمانگری نباشد، از بس همه یا رفتهاند یا مشاطهگر شدهاند. مشاطهگران، زمانی ساک زیر بغل میزدند و وسمه و سرمه به صورت مشتری میکشیدند تا زیبا شود، امروز پزشکان در آن جایگاه در حال جایگیری هستند. موضوع آن است که ظرف یک تا دو سال آینده کمبود پزشکی که اکنون وجود دارد، همهگیر میشود و همه در بحران شریک خواهیم بود.
طبق آمارهای سازمان نظام پزشکی و وزارت بهداشت، تعداد افتتاح مطب به خصوص در حوزه عمومی و مامایی به صفر رسیده است. این درحالی است که خروجی دانشگاهها در این رشتهها وجود دارد. در عین حال، رشتههای آزمون دستیاری و فوق تخصص خالی مانده است. مهاجرت اصلیترین دلیل این رخداد است. در عین حال که شاهد مهاجرت پزشکان به کشورهای همسایه و حاشیه خلیجفارس هستیم، مهاجرت داخلی نیز در حال وقوع است. پزشکانی که طبابت برایشان صرفه اقتصادی ندارد و ترجیح میدهند به عملهای زیبایی بپردازند. اعمال زیبایی که بازارش گرم و سکه است.
ارتقای کیفیت بهداشت زیر سایه کمبود پزشک
به هزار و یک دلیل وضعیت بهداشت و درمان در سالهای اخیر ارتقا یافته است که یکی از آنها شبکه اطلاعاتی و برنامههای آموزشی و دیگری رشد جامعه پزشکی کشور است. حالا تکتک اعضا و دردها اهمیت ویزیت و مراجعه به پزشک پیدا کردهاند. اما به همان اندازه که نمودار کیفیت بهداشت صعودی است، مطبهای پزشکان یکی یکی بسته میشوند یا مدارک پزشکی رنگ و روی قاب شدن در مطبی را نمیبینند.
علی سالاریان، معاون فنی سازمان نظام پزشکی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد»، در خصوص تغییرات تعداد پزشکان فعال میگوید: «در خصوص اینکه تعداد پزشکان نسبت به جمعیت چه تغییری کرده، عدد کمی نداریم و شاخصهای کیفی و توصیفی است. با توجه به افزایش جمعیت و خروجی فارغالتحصیلان، نمیتوان ۱۰ سال پیش را از نظر کیفیت بهداشت، درمان و جمعیت با اکنون مقایسه کرد. به عنوان مثال ۲۰سال پیش کشیدن دندان دائمی به راحتی انجام میشد، اما اکنون مردم ترجیح میدهند حتی دندان شیری بچهها را نیز پر کنند.»
به گفته او، اکنون جامعه پزشکی و فارغالتحصیلان آن- بیش از ۳۰۰ هزار نفر عضو جامعه پزشکی هستند- افزایش یافته است، اما به دلیل آنکه خروج آنها از حرفهشان با ارائه سند و مدرکی انجام نمیشود، نمیتوان در خصوص کاهش این جمعیت از جامعه درمان فعال عددی ارائه کرد. سالاریان میگوید: «گزارشها از شهرهای مختلف نشان میدهد افتتاح مطب در رشتههای مامایی و اطفال کاهش یافته است. همچنین آمارهای وزارت بهداشت نشان میدهد صندلی آزمون دستیاری و فوق تخصص خالی مانده است.» توصیه او برای درک بهتر این کاهش آن است که در محدوده زندگیتان تعداد مطبهای عمومی و مامایی که افتتاح شده را بشمارید، متاسفانه حاصل این شمارش صفر است که این عدد با خروجی دانشگاهها همخوانی ندارد.
معاون فنی سازمان نظام پزشکی میگوید: «در سالهای اخیر، خیلی از پزشکان در ردههایی کار میکنند که درمانی نیست و بیشتر زیبایی است، در حالی که ۱۰ سال قبل اینگونه نبود. حالا مطبهای مامایی به صفر رسیده، مطبهای صرفا نسخهنویس مانند عمومی، داخلی و اطفال بسیار کمتر شده و مطبهای موجود هم تمایل به کارهای زیبایی پیدا کردهاند تا بتوانند سرپا بمانند.» این وضعیت شامل حال بسیاری از پزشکان میشود، از چشمپزشک و متخصص زنان بگیرید تا پزشکان عمومی در حال انجام کارهای زیبایی هستند. ریشه همه مصیبتهای بشر در چرک کف دست دوستداشتنی نهفته است. سالاریان میگوید: «با توجه به سود و زیان دو بخش درمانی و زیبایی، مشخص میشود که فعالیت در بخش درمانی بهصرفه نیست. در بخش دولتی دستمزد یک جراح برای جراحی آپاندیس۱۰۰ هزار تومان است که مقرون به صرفه نیست و پزشک ترجیح میدهد انجام ندهد. اتفاقی که در سالهای اخیر رخ داده است.»
طبق شاخصهای جمعیتی وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی، به ازای هر هزار نفر یک پزشک عمومی و به ازای هر دو هزار نفر یک دندانپزشک باید وجود داشته باشد. سالاریان میگوید: «تصور میکنیم این عدد در کشور وجود دارد، خدمات پزشکی ایران نیز مناسب است و خروجی و کیفیت فارغالتحصیلان نیز قابل قبول است، اما به دلیل آنکه ظرف سالهای گذشته دولت نتوانسته است تعرفهها را متناسب با تورم و هزینههای روزمره نگاه دارد، خروجی بخش درمان به شکلهای مهاجرت، ترک کار و مهاجرت به سمت موقعیتهای غیردرمانی مانند زیبایی وجود داشته است، این امر موجب میشود احساس کمبود پزشک به وجود بیاید. سازمان نظام پزشکی سالهاست زنگ خطر را به صدا درآورده که اگر این منوال ادامه یابد، حتی با وجود پزشکان در کشور، کار پزشکی انجام نمیدهند.»
محاسبات ریاضی معمولا خوب جواب میدهد، ویزیت ماما ۵۰ هزار تومان است. اگر ۲۰ ویزیت در روز داشته باشد، در ماه ۲۰میلیون تومان درآمد خواهد داشت که باید از آن هزینه اجاره مطب، مالیات و شارژ را کسر کرد. خانم ماما اگر شانس بیاورد، آخر ماه بدهکار نخواهد شد. به گفته سالاریان، «این موضوع برای سایر متخصصان هم وجود دارد. هزینه مطبداری خصوصی با ورشکستگی روبهرو شده است. چاره کار، گران کردن هزینه درمان برای مردم نیست، بلکه تقویت بیمههاست. بیمهها اکنون خیلی ناکارآمد هستند.»
موضوع عجیب آن است که تعرفه پزشک عمومی در سیستان همانی است که در تهران است. یعنی خدمت در شرایط سخت تفاوتی با شهرهای نزدیک مرکز ندارد، در نتیجه پزشک ترجیح میدهد در شهرهای نزدیک با امکانات رفاهی بیشتر مستقر شود. گذشته از این موضوع، سالاریان میگوید: «بازار کار در کشورهای دیگر با توجه به تضعیف پول ایران، چشمگیر بوده و انگیزهای برای مهاجرت ایجاد کرده است و میتوان آن را تهدیدی برای کشور دانست. در شرایطی که بیمهها، بخش درمان را حمایت نکنند و درآمد آن کفاف ندهد، پزشکان مهاجرت میکنند.»
بدون هیچگونه رودربایستی باید گفت وضعیت فعلی و آینده را اصلا نباید در رنگهای زرد و نارنجی و قرمز جستوجو کرد، بلکه باید رده رنگهای خاکستری و سیاه انتخاب کرد. به گفته سالاریان، هماکنون گزارشهایی وجود دارد که پزشکانی در کشور انگیزهای برای درمان ندارند. با توجه به هزینههای بالای جراحی همراه با ریسک زیاد که میتواند عواقب اجتماعی و انتظامی داشته باشد و پرداخت دستمزدهای غیرمعقول به پزشکان، آنها ترجیح میدهند وارد مشاغل کمریسکتر با درآمدهای منطقی شوند.»
دولت با وجود آنکه شرایط بحرانی را میداند، اما اقدامی در این زمینه نمیکند و گویی هیزم هم بر این آتش میریزد. هزینه جراحی یا شیفت ۱۲ ساعته در بیمارستان دولتی یک میلیون تومان است. این عدد را با عمری که یک فرد برای قبولی در دانشگاه و تحصیل و گذران طرح سپری کرده و تخصص او باید وزنکشی کرد. به گفته آقای سالاریان، «این وضعیت نتیجه سیاستگذاریهای وزارت بهداشت و درمان است.» او میگوید: «هماکنون نیز با مشکل کمبود پزشک مواجهیم؛ اما با گذشت زمان پررنگتر میشود. ممکن است این مشکل برای قشر متوسط ملموس باشد. برای آنکه موضوع برای مسوولان واقعی شود، نیاز به گذشت یک تا دو سال است.»
دسته زیباییها مقابل کشیکیها
در حالی که همه در فکر ایجاد استارتآپ هستند و دنبال یک لقمه نان روغنی، پزشکان، مدرک گرفته، نگرفته مطبهای زیبایی برپا میکنند یا از آن راحتتر با سرمایه دیگری کلینیک زیبایی میزنند. هنوز مطب برپا نشده، مشتریها صف کشیدهاند. اصلا به جای آنکه بروند زیر دست یک اپراتور ساده یا کارشناس آموزش دیده، کار را به دست پزشک میدهند.
در این گزارش افرادی که مشارکت کردهاند را با حروف اختصاری خواهیم شناخت. دکتر جیم، در تلاش برای تحصیل در مقطع تخصص است. دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تحصیل کرده است. او میگوید: «تعداد فارغالتحصیلان سال ۹۹ این دانشگاه ۱۳۰ نفر بودند که هیچ کدام مطب دایر نکردند. از این جمعیت کمتر از ۳۰ درصد تمایل به تحصیل در دوره تخصص دارند. ما بعد از فارغالتحصیلی دو دسته شدیم. دسته اول، مطب زیبایی زدند و دسته دوم در درمانگاهها کشیک دادند و به ازای ۱۲ ساعت، یک میلیون دریافت میکنند. به همین دلیل ترجیح آن است که به سمت کار زیبایی بروند که در زمانی کمتر و بدون استرس و مشکلات حقوقی و قضایی، درآمد خوبی داشته باشند.» ضریبی که او به کار در حوزه زیبایی نسبت به پزشکی میدهد، هزار است.
کارهای زیبایی شامل بوتاکس، فیلر، برداشتن غبغب، اصلاح فرم بینی با تزریق فیلر، زاویهبندی چانه و... میشود. برای انجام این کارها، پزشکان میتوانند در دورههایی که توسط جهاددانشگاهی برگزار میشود، شرکت کنند و بعد هم وارد حیطه زیبایی شوند. زمان این دورهها معمولا یک تا سه ماه است. تاکید دکتر جیم آن است که برای شرکت در این دوره حداقل باید پزشک عمومی بود. اما با توجه به بازار خوب زیبایی، متخصصان هم جذب این دورهها شدهاند.
اتاقهای جراحی اجارهای با زیباکاران غیرمتخصص
با وجود تاکید دکتر «جیم» بر مدرک پزشکی برای گذراندن دورههای زیبایی، اما خلاف این موضوع هم صادق است. افراد متخصص میتوانند سرگروه عدهای باشند که هیچ آموزش آکادمیکی در حوزه پزشکی ندیدهاند. یکی از آنها خانم «سین» است که با مدرک لیسانس روانشناسی در حال انجام کاشت مو است. او ۱۱ سال پیش در کلینیکی آموزش دیده و همانجا استخدام شده است. برای این آموزش ۱۰ میلیون تومان داده است. شیوه آموزش به صورت تجربی بوده است: «پزشک زیبایی چند نفر را به عنوان تکنیسین استخدام کرد که بیش از ۲۰ نفر بودیم. آموزش به این شکل بود که هنگام کاشت مو، با کسب رضایت فرد، در جراحی حضور داشته و روی سر هر نفر در حد چند دقیقه و به اندازه چند تار مو کار انجام میدادیم. این افراد بعد از آموزش در کلینیکهای مختلف مشغول شدند. من هم دو سال در آن مرکز کار کردم و بعدتر به صورت شخصی کارم را شروع کردم.»
در ازای این آموزش مدرکی به آنها داده نشد. او حالا به صورت روزانه در کلینیکهای مختلف، اتاق عمل اجاره میکند. مرکزی که او میرود، در شرق تهران است و اجاره آن برای هر عمل بدون هیچ نوع وسیلهای دو میلیون تومان است. بر اساس رابطه و آشنا بازی، مرکز هم از او مدرکی نمیخواهد. کاشت مو در دو مرحله انجام میشود. «سین» هزینه هر مرحله را ۱۶ تا ۲۰ میلیون تومان دریافت میکند. این رقم به سمت بالا حرکت میکند و تا ۷۰ میلیون تومان هم میرسد. اکنون که «سین» چندان کار نمیکند، هفتهای دو مراجعهکننده. البته همه این مبلغ سود نیست و هزینه وسایل را باید محاسبه کرد. اما بیش از نیمی از آن سود مطلق است.
چه کسی مقصر است؟
جذب به حوزه زیبایی، محدود به حوزه خاص پزشکی نیست. دکتر «میم» متخصص اورژانس است. هفتهای یک یا دو شب در یک بیمارستان خصوصی است و باقی ساعات را در مطب زیباییاش میگذراند. بیدردسرتر و راحتتر است. «مطب درمانی، با توجه به هزینههای مطب و هزینههای سربار، نه تنها برای پزشکان عمومی صرف نمیکند، بلکه برای متخصصان هم صرف نمیکند و در نهایت ۵-۶ میلیون تومان باقی میماند. این وضعیت در شرایطی رخ داده که ظرف سالهای اخیر تعرفههای درمانی تغییر ملموسی نکرده، در حالی که هزینههای زندگی افزایش یافته است. این موضوع موجب شده که پزشکان به سمت کارهای زیبایی رفتهاند تا بتوانند زندگی معمولی داشته باشند.»
او تفاوت فعالیت در دو حوزه پزشکی و زیبایی را ۵ تا ۱۰ برابر سودآورتر میداند. البته این در شرایطی است که مطب جذب مشتری بالایی داشته باشد. دکتر «میم» در تحلیل وقوع این شرایط میگوید: «تخصصگرایی مردم و تمایل به ویزیت توسط متخصص یکی از دلایل تخته شدن مطب پزشکهای عمومی است. مثلا برای درد قفسه سینه در نخستین گام به متخصص قلب مراجعه میکنند.» به گفته او، «دولت در تقلیل جایگاه پزشکان و گرفتاری امروز کاملا مقصر است. تعیین تعرفههای نظام پزشکی توسط دولت به گونهای است که نظام پزشکی اجازه نظر دادن ندارد و این شرایط به وجود میآید. در حالی که باید با توجه به استرس پزشک، تعرفههای جذابتر و بالاتری تعیین شود. اکنون سود سوپرمارکتی یا کار روی ماشین، بالاتر از پزشکی است. لب مطلب همین است».
ما اصل مطلب و لب آن، سراشیبی است که میگذرانیم. ته این راه، گودالی است که ممکن است شبیه گرداب باشد و مدام بیشتر فرو برویم.
منبع: تابناک
کلیدواژه: شهرستان خوی حکومت پهلوی دهه فجر چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر پزشکان خدمات پزشکی تعرفه پزشکی نظام پزشکی شهرستان خوی حکومت پهلوی دهه فجر چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر سازمان نظام پزشکی فارغ التحصیلان کارهای زیبایی وزارت بهداشت میلیون تومان سال های اخیر کمبود پزشک بخش درمان تعرفه ها دوره ها شده اند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۳۱۴۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزییات حادثه مسمومیت پزشکان در مهمانی شیراز/ یک پزشک: مسمومیت با «متانول» نبوده/ هیچکس به کما نرفته؛ خبر نارسایی کلیوی چند تن دیگر کذب است؛ این اشخاص به درخواست خودشان دیالیز شدند
به گزارش جماران؛ خبرآنلاین نوشت: در پی انتشار خبر مسمومیت الکلی ۲۹ نفر از پزشکان در شیراز، یک پزشک میگوید: «خبر نارسایی کلیوی چند تن از مهمانان در این حادثه، صحت ندارد و این اشخاص به درخواست خودشان دیالیز شدند.»
اخبار منتشرشده از سوی رسانههای رسمی تا به امروز، حاکی از آن است که طی این اتفاق، چند تن از مهمانان دچار نارسایی کلیوی شدهاند، یک پزشک زن فوت شده و یک پزشک دیگر به کما رفته است.
خبر «نارسایی کلیوی چند تن از پزشکان» کذب استدکتر هادی یزدانی، پزشک و دکترای حرفهای پزشکی، پیرویِ این موضوع در قالب اطلاعات تکمیلی و معتبر میگوید: «خبر فوت پزشک خانم در این حادثه صحت دارد، اما خبری که مبنی بر نارسایی کلیوی چند تن دیگر از پزشکان منتشر شده، به ضرس قاطع غلط است.»
او، به نقل از منابع موثق محلی، اشاره میکند: «پنج نفر از حاضران در مهمانی به درخواست خود، دیالیز کلیوی شدند. آزمایشهای انجامشده، نشاندهنده اسیدوز خون در این افراد بود؛ که سبب شد این پنج نفر با آگاهی و خواست شخصی دیالیز انجام دهند.»
همچنین بر اساس پیگیریهای صورتگرفته از سوی خبرآنلاین و گفتوگو با یکی از پزشکان شیراز، مشخص شد که «هیچیک از این افراد به کما نرفتهاند و اخباری که پیرامون این موضوع در حال انتشار است، صحت ندارد. حتی خبر «مسمومیت ۲۹ نفر» نیز کذب است؛ زیرا در مجموع حدود پنج [الی شش] نفر دچار مسمومیت شده بودند که با انجام دیالیز، شرایطشان بهبود یافت.»
به بیان سادهتر، تنها تلفات ناشی از این اتفاق، فوت یک پزشک زن است و باقی افراد در سلامت کامل به سر میبرند.
حادثه اخیر، مسمومیت با «متانول» نبوده؛ نتایج آزمایشات چیز دیگری را نشان میدهد
در ادامه گفتوگو، این پزشک تصریح میکند: «مسمومیت اخیر، ناشی از مصرف متانول نبوده؛ چرا که بررسیها و نتایج آزمایشات، مصرف مادهای دیگر به نام «اتیلن گلیکول» را تأیید میکند.»
دکتر مهرداد شریفی، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی شیراز، نیز پیشتر اعلام کرده بود که «مشروبات مورد استفاده در این مهمانی، تقلبی و دستساز و حاوی الکل صنعتی بوده است».
شایان ذکر است که در روند تولید مشروبات الکلی (اتانول)، برخی ترکیبات سمی، بهویژه متانول، بدون دخالت خارجی و به مقدار بسیار کم طی فرآیند تخمیر شکل میگیرند و سبب سمی شدن نوشیدنی میشوند. اما در خصوص اتیلن گلیکول باید گفت که این یک ماده شیمیایی و صنعتی است و معمولاً در فرآوردههایی مانند ضد یخ برای موتور اتومبیل استفاده میشود و مصرف خوراکی آن به هیچوجه رایج و مرسوم نیست.
دکتر مهرداد اسماعیلیان، متخصص طب اورژانس و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در اینباره به خبرآنلاین میگوید: «اتیلن گلیکول در فرآیند تخمیر مشروبات الکلی تولید نمیشود و اگر نتایج آزمایشات مندرج در پرونده پزشکان مسموم شیراز نشاندهنده مصرف اتیلن گلیکول باشد، قدری عجیب است و محتمل است که این ماده بهصورت دستی و با دخالت خارجی به نوشیدنیها افزوده شده باشد؛ چرا که تشکیل طبیعی آن در مکانیسم تولید الکل جای نمیگیرد.»
او ادامه میدهد: «اغلب مسمومیتهای الکلی در ایران ناشی از مصرف الکلهای دستساز است و به این دلیل که در روند تولید این مشروبات هیچ نظارت و کنترلی روی فرآورده وجود ندارد، تشکیل ترکیبات سمی در الکل ناگزیر است.»
تا وقتی سطح اتانول در خون بالا باشد، علائم مسمومیت ظاهر نمیشوند مراجعه به پزشک در ساعات اولیه را جدی بگیریدیکی از عمده مشکلاتی که در خصوص مسمومیتهای الکلی مطرح است، تعلل در مراجعه به مراکز درمانی است؛ که البته این قصور از سوی مصرفکننده نیست، بلکه علائم با تأخیر بروز پیدا میکنند. به عبارتی، مصرفکننده در ساعات اولیه هیچگونه اختلال بینایی، کاهش سطح هوشیاری، مشکلات مغزی و ... را تجربه نمیکند.
اسماعیلیان در توضیح این مسئله میگوید: «علت دیر نمایان شدن علائم مسمومیت این است که در لحظات نخست پس از مصرف مشروبات الکلی، سطح اتانول در خون بالاست؛ اما به مرور و با پایین آمدن سطح اتانول در طی فرآیند جذب و متابولیسم، متانول خود را نشان داده و عملکرد بدن فرد را تحت تأثیر قرار میدهد؛ آن وقت تازه علائم مسمومیت نمود پیدا میکنند.»
او ادامه میدهد: «بسته به میزان مصرف، شدت علائم و زمان بروز آن در افراد متفاوت است؛ حتی در برخی موارد ممکن است علائم تا ۲۴ ساعت بعد هم ظاهر نشوند و فرد متوجه مسمومیت نشود. اما در اغلب موارد ۶ الی ۱۲ ساعت پس از مصرف، علائم نمود پیدا میکنند.»
مسمومیت با متانول چگونه از مسمومیت با اتیلن گلیکول تمییز داده میشود؟
بنا به گفته این متخصص طب اورژانس، عمده عوارض مصرف متانول، مغزی است؛ به طور مثال در پی مصرف متانول، ممکن است مصرفکننده در پی علائم عصبی، دچار کاهش سطح هوشیاری شود، یا اعصاب چشمی درگیر شوند که در بر دارنده اختلالات بینایی و حتی کوری است. در مواردی که حجم مصرف بسیار زیاد باشد، فرد دچار ایست قلبی-تنفسی میشود و احتمال مرگ بالاست.
اما عوارض مسمومیت با اتلین گلیکول اغلب کلیوی است، هرچند عوارض مغزی نیز در این مورد قابل مشاهده است اما سطح آن نسبت به مسمومیت با متانول کمتر است و در عوض، صدمات کلیوی جدیتر، اختلال در عملکرد قلبی، ریوی و حتی مرگ را به همراه دارد.
اسماعیلیان در رابطه با نحوه تشخیص دقیق نوع مسمومیت میگوید: «آزمایش گاز خون شریانی (ABG)، بهترین راه برای تمییز مسمومیت با اتیلن گلیکول از متانول است؛ که طی آن اگر در ادرار مصرفکننده، «کریستال کلسیم اگزالات» مشاهده شد، مسمومیت با اتیلن گلیکول تشخیص داده میشود.»